این کتاب
داستانی است شاعرانه و عمیق دربارهی
رابطهی انسان با دریا و میراث درونی او.
قهرمان داستان، اِمِرود، زیستشناس دریایی
جوانی است که در دوران بحران اقلیمی تلاش
میکند با بازسازی زیستبومهای دریایی در
آکواریومها، بخشی از دنیای در حال نابودی
اقیانوس را نجات دهد. او به مأموریتی علمی
در قطب شمال میپیوندد، جایی که دریا
برایش هم پناهگاه است و هم نمادی از
رهایی. در کنار روایت زندگی او، نویسنده
سرگذشت نسلهای پیشین خانوادهاش را
بازمیگوید — از ملوانی رهاشده، تا
ساحرهای محلی، تا جوانی گریزان از جنگ، و
خوانندهای زادهی مادری بیصدا. این
داستان با درهمتنیدن زندگی علمی و درونی
اِمِرود با خاطرات اجدادیاش، تصویری
احساسی و تأملبرانگیز از پیوند انسان،
طبیعت، و زمان ارائه میدهد.
در نهایت، پیام اصلی کتاب این است که:
با وجود همهی آسیبها، اقیانوس هنوز
میتواند التیام یابد، اگر بشر دوباره حس
احترام و شگفتی خود را نسبت به آن بازیابد
و برای نجاتش اقدام کند.
کتاب، ترکیبی از علم، هشدار، امید و عشق
به دریا است—روایتی الهامبخش برای هر کسی
که به آیندهی زمین اهمیت میدهد.
..